کد مطلب:119123 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:149

سیدرضی و خاندان او











گردآورنده ی نهج البلاغه، سیدرضی، دانشمند بزرگ اسلامی قرن چهارم هجری است كه در سال (359 ه. ق) در بغداد متولد شد.

وی در دامان خانواده ای پاك پرورش یافت كه هر دو از نسل مبارك امیرالمومنین علی علیه السلام بودند. سیدرضی، از كودكی به همراه برادرش «سید مرتضی» به تحصیل دانش پرداخت.

او از هوش فراوان و نبوغ سرشاری برخوردار بود. وی با پشتكار فراوانی كه داشت در نخستین سال های جوانی به عنوان یك دانشمند برجسته ی اسلامی شناخته شد و مورد احترام دانشمندان بزرگ عصر خویش قرار گرفت.

سیدرضی، از ابتدای دوران جوانی، تحقیقات باارزشی را در زمینه ی قرآن و علوم اسلامی آغاز كرد و حاصل تلاش ها و تحقیقات وی، تالیف كتاب هایی بود كه قرنهاست مورد توجه دانشمندان جهان اسلام قرار گرفته است.

ذوق سرشار سیدرضی در زمینه ی شعر نیز باعث شد كه دانشمندان و شاعران معاصر وی، از او به عنوان بزرگ ترین و بهترین شاعر عرب یاد كنند.

اما آنچه نام او را در صحیفه ی سبز تاریخ برای همیشه جاودان ساخت، تالیفات و تحقیقات و حتی اشعار وی نیست، بلكه گردآوری مجموعه ای است كه ما امروز آن را به نام «نهج البلاغه» می شناسیم.

[صفحه 62]

سیدرضی برای گردآوری نهج البلاغه، بیست سال تلاش كرد و سرانجام پس از بررسی صدها كتاب و جمع آوری آثار پراكنده ی نویسندگان گذشته، كه هر یك تنها بخش هایی از سخنان یا نامه های حضرت علی علیه السلام را در كتاب های خود بازگو كرده بودند، توانست در سال 400 هجری، نهج البلاغه را در سه بخش تنظیم و به جهان علم و اندیشه معرفی كند.

هر چند كه نهج البلاغه نیز دربردارنده ی تمام آثار امام علی علیه السلام نیست،اما در مقایسه با كتاب هایی كه تا به حال در این زمینه گردآوری شده به مراتب كامل تر و باارزش تر است.

سیدرضی سرانجام پس از یك زندگی كوتاه، اما پربار، در روز یكشنبه ششم محرم سال (406 ه. ق) در سن 47 سالگی در بغداد از دنیا رفت و بدن شریفش در كاظمین كنار قبر امام كاظم علیه السلام به امانت دفن گردید. پس از مدتی (طبق وصیت) پیكر پاك او و همچنین برادرش سید مرتضی را به كربلا انتقال دادند و در آنجا به خاك سپردند، در حالی كه با برجای نهادن كتابی همچون «نهج البلاغه» تا ابد نامش جاوید و یادش گرامی خواهد ماند.[1].


صفحه 62.








    1. پندهای كوتاه از نهج البلاغه، هیئت تحریریه ی بنیاد نهج البلاغه، ص 7، (با تلخیص و تصرف).